کاربرد زبان انگلیسی در گردشگری
|
|
||
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 2:14 عصر :: نویسنده : امیرحسین
16. Necessities: Things that people need for every day living ملزومات، وسایل مورد نیاز Ex. We recommend that you only carry necessities in your purse and leave everything else at the hotel. توصیه میکنیم که تنها وسایل مورد نیاز را در کیف قرار داده و بقیه واسیل را در هتل بگذارید.
17. Photograph: picture taken with a camera تصاویری که توسط دوربین عکاسی ثبت شده اند Ex. You may not take photographs here, but you can purchase a postcard. اینجا نمی توانید عکس برداری کنید، ولی می توانید یک کارت پستال خریداری نمایید.
18. Restaurant district: part of a town/city with many places to eat بخشی از شهر که تعداد زیادی رستوران و مکانهای غذاخوری در آن وجود دارد. Ex. You will see there are many more eateries to choose from when we head to the restaurant district. وقتی به طرف بخشی از شهر که رستوران ها قرار دارند برویم، خواهیم دید که تعداد زیادی مکام برای غذا خوردن وجود دارد.
19. Ritual: tradition, custom, action (religious or cultural) that people do often رسم، سنت، مراسم (فرهنگی یا مذهبی) Ex. It is an old native ritual here to dance during the sunrise. رقصیدن هنگام طلوع خورشید یک سنت دیرینه بومی اینجاست.
20. Scenery: natural beauty to look at منظره طبیعی Ex. It is impossible to capture the beauty of this scenery in pictures. ثبت زیبایی این مناظر در قاب تصاویر غیر ممکن است.
21. Settlers: people who first made a home in an area ساکنان یک محل یا مکان (معمولا ساکنان اولیه) Ex. The original settlers relied on oxen to carry their wares. ساکنان اولیه از گاوها برای جابجایی اجناس خود استفاده می کردند.
22. Street people: people who live on the street, often begging for money افرادی که در خیابان زندگی و معمولا گدایی می کنند Ex. You may be surprised how many street people ask you for money. از دیدن تعداد افراد بی خانمان که گدایی می کنند شگفت زده خواهی شد.
23. Surroundings: things that you see around you اطراف Ex. I hope you enjoy the castle and its surroundings, including the secret garden. امیدوارم از دیدن قلعه و اطراف آن، خصوصا جنگل پنهان لذت ببری.
24. Voucher: a small printed piece of paper that entitles the holder to a discount or that may be exchanged for goods or services. کوپن یا برگ تخفیف، برگه پرداخت Ex. Don"t forget to bring your voucher for a free coffee in the hotel lobby. فراموش نکن برگه پرداخت خود را برای گرفتن قهوه رایگان در لابی هتل همراه داشته باشی.
25. Waterfront: piece of land next to an ocean, lake, or river کنار آب (دریا، دریاچه یا رودخانه) Ex. There will be plenty of live entertainment down at the waterfront. کنار آب تفریحات زنده زیادی اجرا خواهد شد.
26. Depart: leave ترک کردن، حرکت کردن Ex. The plane will departs at 4pm, so make sure you don"t miss it. هواپیما ساعت 4 صبح حرکت خواهد کرد، مراقب باشید از پرواز جا نمانید.
27. Proceed: go forward ادامه دادن، جلو رفتن Ex. Before prodeeding to next level, please read the instruction. قبل از ادامه دادن در مرحله بعد، لطفا راهنمایی ها و دستور العمل ها را مطالعه کنید.
28. Ancient: very old بسیار قدیمی، کهن Ex. The ancient village has been left untouched. این روستای بسیار قدیمی کاملا دست نخورده باقی مانده است.
29. Beautiful/Gorgeous: very nice looking زیبا، چشم نواز Ex. You will find many beautiful homemade jewelery in that shop. جواهرات دست ساز و خانگی بسیار زیبایی را در مغازه خواهی یافت.
30. Breathtaking: when a view is very impressive وقتی چیزی بسیار عالی و زیبا باشد، اصطلاحا چیزی که نفس انسان را از شدت زیبایی یا اعجب آور بودن بند بیاورد، هیجان آور Ex. Under the starlight the waterfall is simply breathtaking. زیر نور ستارگان، منظره آبشار فوق العاده زیبا و محیرالعقول می باشد. موضوع مطلب : |
آخرین مطالب
پیوندها
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 3 کل بازدیدها: 8130 |
||